جوان ترین طلایی های تاریخ المپیک چه کسانی بودند؟

به گزارش مجله فروشگاه، خبرنگاران: بازی های المپیک هر چهار سال یک بار برگزار می شود و به رغم اینکه تاریخچه این بازی ها به یونان باستان باز می شود و برای مدت زیادی برگزار نمی شد، اما در قرن 19 میلادی دوباره مشعل بازی های المپیک روشن شد و این رویداد مهم ورزشی هر چهار سال یک بار باشکوه تر از دوره های قبل برگزار می شود.

جوان ترین طلایی های تاریخ المپیک چه کسانی بودند؟

اهمیت المپیک به اندازه ای است که ورزشکاری را سراغ نداریم که سودای مدال طلای المپیک را در سر نداشته باشد، اما از میان تمامی شرکت نماینده ها، تنها شایسته ترین ورزش کاران، افتخار آویزان کردن مدل طلا را از گردن خود دارند.

به همین دلیل ورزشکاران از سنین کودکی سعی می نمایند تا با افزایش مهارت های خود، روزی افتخار حضور در المپیک را پیدا نمایند و به همین دلیل یک یا دو دهه از عمر خود را صرف تمرین و ورزش می نمایند. جالب اینجاست که در میان مدال آوران المپیک، ورزشکاران جوان و نوجوان زیادی نیز پیدا می شوند که به رغم سن و سال کم، به مهم ترین دستاورد ورزشی دنیا دست پیدا نموده اند و مدای طلای المپیک را از آن خود نموده اند.

تعداد جوان ترین مدال آوران طلای المپیک از چیزی که فکرش را بکنید بیشتر است و هر کدام از این قهرمانان ها داستان جالبی برای حضور در المپیک و رسیدن به مدال طلا دارند، به همین دلیل در ادامه برای شما می خواهیم بگوییم جوان ترین مدال آوران طلای المپیک چه کسانی بودند.

فرانسوی ناشناسی که حتی برای المپیک تمرین هم ننموده بود

هویت واقعی جوان ترین مدال آور طلای المپیک تاکنون برای کسی افشا نشده و این امر به این دلیل است که داستان این جوان دارنده مدال طلای المپیک به سال 1900 میلادی باز می گردد. کاملاً تعیین است که در آن موقع، قوانین المپیک به سختی و دشواری این روز ها نبود و شرکت نماینده ها نیز به اندازه شرکت نماینده های امروزی تمرین نمی کردند و ورزیده نبودند. این گونه که در تاریخچه المپیک ثبت شده است در المپیک 1900 فرانسه، برای اولین بار رشته جدیدی با نام قایق سواری روئینگ (rowing)، به مسابقات المپیک اضافه شد.

در این مسابقه، دو نفر شرکت نماینده در حالی که رو به عقب در قایق نشسته اند پارو می زنند و یک نفر نیز راستا و سایر دستورات لازم را به قایق ران ها می گوید. این مسابقه به همان ترتیبی که اشاره کردیم در المپیک 1900 فرانسه انجام می گردد و تیم قایق رانی آلمان و فرانسه به فینال می رسند. از قرار معلوم تیم قایق رانی آلمان از توانایی بدنی بهتری برخوردار بودند و انتظار می رفت این تیم مدال طلای الپمیک را از آن خود کند، اما در مسابقه زمان سنجی، آلمانی ها 8.6 ثانیه از تیم قایق رانی فرانسه عقب افتادند.

برای شما گفتیم که در آن موقع قوانین المپیک سختگیری های امروزی را نداشت، در نتیجه تیم قایق سواری آلمان از سه مرد بالغ تشکیل شده بود و تیم قایق سواری فرانسه را دو مرد بالغ و یک بچه تشکیل می دادند. به همین دلیل نیز تیم قایق رانی آلمان برای اینکه از فرانسوی ها عقب نماند در مسابقه فینال به جای اینکه سه نفر مرد بالغ سوار قایق شوند، کودکی فرانسوی از میان تماشاچی ها را سوار قایق می نمایند. این قضیه باعث شد تیم قایق رانی فرانسوی و آلمانی به لحاظ وزن نیز برابری پیدا نمایند و در نهایت آلمان ها برنده فینال شدند و مدال طلا به گردن دو قایق ران آلمانی و بچه ای فرانسوی افتاد که هرگز تجربه ای در قایق رانی نداشت.

این بچه پس از دریافت مدال طلای المپیک مدتی در محل مسابقه باقی ماند و با عکاسان عکس گرفت و در نهایت در میان جمعیت ناپدید شد و هیچ رد و خبری از خودش باقی نگذاشت. به همین دلیل نیز اسم این بچه فرانسوی که مدال طلای المپیک را نیز بر گردن داشت افشا نشد و تنها گفته می گردد که سن و سالی بین 7 تا نهایتاً 10 سال بیشتر نداشته است. با این حساب این بچه ناشناس فرانسوی ناشناس به عنوان جوان ترین مدال آور المپیک شناخته می گردد.

مارجیری جسترینگ قبل از اینکه دبیرستان برود قهرمان شیرجه المپیک شد

المپیک تابستانی 1936 آلمان رویداد های مهمی را تجربه کرد و ورزشکاران حرفه ای در المپیک آن سال درخشیدند که یکی از مهم ترین آن ها جسی اُوونز (Jesse Owns)، بود. در کنار جسی اُوونز، مارجیری جسترینگ (Marjorie Gestring)، نیز یکی دیگر از مدال آوران المپیک 1936 بود که حسابی در این مسابقات خوش درخشید.

بر اساس گزارشی که بی. بی. سی در این زمینه منتشر نموده است، مارجیری در زمان دریافت مدال طلای المپیک 1936 دقیقاً 13 سال و 268 روز عمر داشت. او با این سن و سال کم توانست مدال طلای شیرجه 3 متر را از آن خود کند و به عنوان جوان ترین مدال آور المپیک در رشته ورزش های انفرادی نام خودش را در تاریخ المپیک به ثبت رساند.

از قرار معلوم مدال آوری مارجیری شانسی و اتفاقی نبود و این ورزشکار واقعاً مهارت چشمگیری در شیرجه داشت. به همین دلیل کارشناسان ورزشی آینده روشنی را برای مارجیری پیش بینی می نمایند، اما بخت با این ورزشکار مدال آور المپیک یار نبود و شوربختانه جنگ دنیای دوم فرا می رسد و با ملغی شدن المپیک سال های 1940 و 1944، مارجیری شانس حضور در این مسابقات را از دست می دهد.

مارجیری در سال های 1936 تا 1940 پیروز می گردد شش عنوان قهرمانی در رشته شیرجه را از آن خود کند. مارجیری در سال 1948 یک بار دیگر فرصت حضور در المپیک را پیدا می نماید، در آن موقع مارجیری تنها 25 سال سن داشت، اما در مسابقات رده بندی مقام چهارم را بدست می آورد و فرصت مدال طلای المپیک 1948 را از دست می دهد.

کیم یون می و وون هایه کیونگ و مدال طلای المپیک زمستانی 1994

وقتی از المپیک صحبت می کنیم در بیشتر مواقع المپیک تابستانی در ذهن تداعی می گردد، اما در کنار سایر مدال آوران این فهرست که همگی مدال طلای المپیک تابستانی را از آن خود نموده اند، در این قسمت برای شما از کیم یون می و وون هایه کیونگ (Kim Yun-Mi) و (Won Hye-kyung) می گوییم که در المپیک زمستانی 1994 کاری کردند کارستان و حسابی خوش درخشیدند.

کیم یون می، در آن موقع 13 سال بیشتر نداشت که توانست مدال طلای اسکیت روی یخ تیمی 3 هزار متر را از آن خود کند، وون هایه گیونگ نیز در سن 14 سالگی افتخار بدست آوردن مدال طلای المپیک زمستانی را از آن خود کرد. ناگفته نماند این جوان های اهل کره جنوبی به رغم سن و سال بسیار کم، در المپیک زمستانی 1994 از آمادگی بدنی بسیار بالایی برخوردار بودند و به لحاظ روحی و ذهنی نیز در میدان مسابقه کاملاً آماده حاضر شدند.

بر اساس گزارشی که پایگاه رسمی المپیک در این خصوص منتشر نموده است، تیم کره جنوبی رقبای مهمی مانند تیم های کانادا، چین و آمریکا داشت، اما این جوان های کم سن وسال کره جنوبی به رغم اینکه به نظر می رسید از سایر تیم ها عقب افتاده اند توانستند با پیشه کردن صبر و حوصله، در نهایت مدال طلای المپیک زمستانی 1994 را از آن خود کردند.

جالب است بدانید چهار سال بعد نیز در المپیک زمستانی 1998 که در ناگانو ژاپن برگزار شده بود، کیم یون می، فرصت برنده شدن داشت و می توانست یک مدال طلای المپیک دیگر را به کارنامه اش اضافه کند، او در آن موقع تنها 17 سال سن داشت و از آمادگی بدنی بسیار خوبی برخوردار بود، اما بخت با او یار نشد و به دلیل آسیب دیدگی المپیک را از دست داد و در المپیک های دیگر نیز حضور پیدا نکرد، او در عوض ترجیح داد تا مربیگری را در پیش بگیرد و تجربه هایش را در اختیار نوجوان های کره ای قرار دهد.

فو مینگژیا در 13 سالگی مدال المپیک بارسلون را به گردن آویخت

فو مینگژیا (Fu Mingxia)، قهرمان شیرجه دنیا و المپیک است و کارشناسان او را نابغه ای در شیرجه قلمداد می نمایند. جالب اینجاست که او به راحتی به پیروزیت نرسید و داستان جالبی دارد که در ادامه برای شما می گوییم.

فو در خانواده ای کارگر در چین بدنیا آمد و پدر و مادرش وقتی فو 5 سال بیشتر نداشت او را در کلاس ژیمناستیک ثبت نام می نمایند. فو مینگژیا در همان کودکی ثابت می نماید که استعداد خوبی در ورزش دارد و به رغم پیشرفت در ژیمناستیک، مربی اش مدعی می گردد که بدن فو به اندازه کافی انعطاف پذیر نیست و به همین دلیل فو در سن هفت سالگی از ژیمناستیک به شیرجه تغییر رشته می دهد. جالب اینجاست که در آن موقع فو حتی شنا کردن نیز بلد نبود.

اگر به فرهنگ و تمدن چین علاقه داشته باشید حتماً در جریان هستید که دولت چین بچه ها را برای تمرین و آمادگی جهت المپیک از پدر و مادرشان جدا می نماید، به همین دلیل فو نیز که پدر و مادرش می خواستند قهرمانی فرزندشان را ببینند از والدین خودش دور می گردد و هفته ای دو بار با پدر و مادرش ملاقات می نماید. فو مینگژیا، کودکی و نوجوانی خودش را وقف ورزش می نماید و با هفته ای 4 تا 9 ساعت تمرین، به یکی از بهترین شیرجه زن های دنیا تبدیل می گردد.

کوشش های فو و پدر و مادرش در نهایت جواب می دهد و در سن 12 سالگی چندین مقام بین المللی را از آن خود می نماید. او در المپیک 1992 بارسلونا به راحتی تمام رقبا را پشت سر می گذارد و رکوردی جاودان را در شیرجه ثبت می نماید. پس از قهرمانی فو در المپیک، قانونی وضع می گردد که بر اساس آن تمامی شرکت نمایند ها باید بیشتر از 14 سال سن داشته باشند. پیروزیت های فو مینگژیا به همین جا ختم نمی گردد و او در المپیک 1996 و 2000 نیز سه مدال طلا و نقره را به کارنامه درخشان خود اضافه می نماید.

کلاوس زرتا

تجربه نشان داده که رویکرد ملت ها با دولت ها نسبت به تعامل با یکدیگر تفاوت دارد و گاهی اوقات به رغم اینکه دو دولت دشمنی های زیادی با هم دارند، مردمان این کشور ها رابطه خوبی با هم برقرار می نمایند. نمونه شاخص این ادعا را می توان در بازی های المپیک 1960 پیدا کرد. در آن موقع آلمان به دو قسمت غربی و شرقی جدا شده بود و به همین دلیل نیز در مراسم المپیک 1956 استرالیا، مردم آلمان غربی در قالب کشوری جدا با آلمان غربی به رقابت پرداختند. اما ساز و کار المپیک 1960 تفاوت پیدا کرد و سختگیری های بیشتری را در این المپیک برای آلمان غربی و شرقی شاهد بودیم.

قضیه از این قرار بود که در المپیک 1960 رم، مسئولان این مسابقات آلمان شرقی و غربی را به عنوان دو کشور جداگانه قبول نکردند و اصرار داشتند تا ملت های آلمان غربی و شرقی در قالب یک ملت واحد در مسابقات المپیک شرکت نمایند. این اتفاق صورت گرفت و ورزشکاران آلمان غربی و شرقی در کنار هم تمرین کردند و به رقابت پرداختند.

ماجرای مدال طلای کلاوس زرتا (Klaus Zerta) در المپیک 1960 نیز به اتحاد ورزشکاران آلمان غربی و شرقی باز می گردد. کلاوس زرتا که در این مسابقات تنها 13 سال بیشتر نداشت در گروه ورزشکاران آلمان غربی در رشته قایق رانی تیمی شرکت کرد و با قهرمانی تیم اش، مدال طلا را به گردن آویخت تا در کنار نوجوان ناشناس فرانسوی که در ابتدا برای شما گفتیم در سال 1900 مدال طلا را از آن خود کرد، کلاوس زرتا نیز یکی دیگر از نوجوان هایی باشد که مدال طلای قایق رانی تیمی را به خانه برد.

جالب است بدانید یک پسر 13 سال ه سوئیسی با نام هانس بورکین (Hans Bourquin) در سال 1928، یک جوان 14 ساله با نام برنارد مالیویور (Bernard Malivoire) در سال 1952، و یک جوان 14 ساله آلمانی با نام گانتر تیِیرش (Gunther Tiersch)، از دیگر نوجوان هایی هستند که مدال طلای المپیک را در رشته قایق رانی تیمی از آن خود نموده اند.

کیوکو ایواساکی و مدال طلایی که نزدیک بود از دست بدهد

کیوکو ایواساکی (Kyoko Iwasaki)، جوان ترین مدال آور طلای المپیک زمستانی 1992 نبود و اگر خاطر شما باشد، برایتان گفتیم که فو مینگژیا در بارسلون غوغا به پا کرد و با 13 سال سن توانست مدال آور طلای المپیک در آن موقع باشد. اما داستان کیوکو ایواساکی و مدال طلایی که به دست آورد چیزی نیست که به این راحتی ها فراموش گردد.

ایواساکی با مهارت و پشتکار توانست خودش را به فینال المپیک 1992 برساند و رقبا را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارد، او حتی رکورد شنای ژاپن را نیز در این مسابقات به نفع خودش جابجا کرد. این پیروزیت ها باعث شد تا ایواساکی به این فکر بیافتد که مدال طلای المپیک به راحتی در دسترس او خواهد بود. به همین جهت از این نکته غافل شده بود که به لحاظ وزن و اندام نسبت به رقبا جثه کوچکتری دارد و از طرف دیگر ایواساکی به اندازه رقبای دیگر المپیکی خود، تمرین ننموده بود و با روزی 2 ساعت تمرین به المپیک آمده بود.

البته ایواساکی تکنیک خاصی برای شنای 50 متر داشت و به همین دلیل نیز احتمال می داد که برنده المپیک گردد. ایواساکی در رتبه ششم قرار داشت و به اندازه ای از رقبا عقب بود که کسی فکر نمی کرد به مقام اول برسد، اما در آخرین لحظات هرچه در توان داشت به نمایش گذاشت و با بدست آوردن رتبه اول، مدال طلای المپیک را به گردن آویخت.

برنده شدن ایواساکی به اندازه ای حساس و دور از انتظار بود که حتی خودش هم فکر نمی کرد اول گردد و پس از دریافت مدال طلا به خبرنگاران گفت بهترین لحظات زندگی اش را تجربه نموده است. سکه پیروزیت ایواساکی روی دیگری نیز داشت و پس از المپیک 1992، طرفداران از اینکه المپیک را دست کم گرفته بود و نزدیک بود مدال طلا را از دست بدهد، به اندازه ای ناراحت بودند که تا 2 سال بعد دائم مزاحم او می شدند و با دست دریافت وی باعث شدند تا ایواساکی نزدیک به 2 سال دیگر حتی نزدیک استخر شنا نیز نگردد و تمرین نکند. ایواساکی در المپیک 1996 دوباره حضور پیدا کرد، اما حتی به فینال مسابقات نیز نرسید و در نهایت در سال 1998 شنا و قهرمانی را برای همواره کنار گذاشت.

نادیا کومانچی از کودکی به دنبال مدال طلای المپیک بود

نادیا کومانچی (Nadia Comaneci)، ژیمناست رومانیایی است که از سن و سال کودکی و زمانی که تنها 6 سال بیشتر نداشت استعدادش توسط بلا کارولی (Bela Karoly)، کشف شد و از همان زمان سودای مدال طلای المپیک را در سر داشت. بدن منعطف و اندام ظریف کومانچی باعث شد تا در کودکی مسابقه های مختلفی را برنده گردد و در نهایت در سن 14 سالگی به المپیک 1976 مونترال راه پیدا کرد.

او در این مراسم به اندازه ای حرفه ای عمل کرد که تمام کارشناسان ورزشی بدون استثناء مهارت وی را مورد تعریف و تمجید قرار دادند. بر اساس وب سایت رسمی المپیک، نادیا کومانچی اولین ژیمیناستی بود که توانست امتیاز 10 از 10 را کسب کند. این مهارت باعث شد کومانچی در المپیک 1976 پیروز به کسب 3 مدال طلا در رشته های مختلف ژیمیناستیک گردد.

افتخار های کومانچی به همین جا ختم نشد و در المپیک دوره بعد نیز غوغا کرد و مجموع مدال های المپیک خود را به 9 مدال رساند. در نهایت بخت با نادیا یار نشد تا مدال های خود را بیشتر کند و پس از المپیک 1976 دچار آسیب شدیدی شد و در نهایت نیز در سال 1984 ژیمناستیک را برای همواره کنار گذاشت، از طرف دیگر از آنجایی که نادیا کومانچی در کشور های بلوک شرق زندگی می کرد، زندگی اش تحت کنترل بود و اجازه نداشت به خارج از رومانی مهاجرت کند، در نهایت نیز در سال 1989 جلای وطن کرد و به آمریکا پناهنده شد.

اگر به ژیمناستیک علاقه داشته باشید حتماً در جریان هستید که رومانی ید طولایی در این ورزش داشت و سیمونا پوچا (Simona Pauca)، نیز یکی دیگر از ژیمناست های رومانی بود که توانست در 14 سالگی افتخار های زیادی را از آن خودش کند. سیمونا در المپیک 1974 لس آنجلس شرکت کرد و با بدست آوردن 10 از 10 امتیاز، دو مدال طلا را به گردن آویخت.

کازو کیاتومورا، شناگر نوجوانی که موجی از افتخار برای کشورش به ارمغان آورد

دهه 1930، دوران درخشانی برای ورزش ژاپن بود و شناگران این کشور افتخار های زیادی بدست آوردند، جالب است بدانید تمامی این افتخار ها با کازو کیاتومورا (Kuoso Kitamura) در المپیک 1931 شروع شد. در آن موقع، ژاپنی تیمی از شناگران نوجوان را راهی المپیک کرد و کازو کیاتومورا نیز تنها 14 سال بیشتر نداشت. کازو کیاتومورا و دیگر اعضای تیم شناگران ژاپنی توانستند در المپیک 1931 لس آنجلس 5 مدال از 6 رشته شنای مردان را از آن خود نمایند.

کازو در رشته شنای آزاد 1500 متر در المپیک رقابت کرد و از قرار معلوم تعداد زیادی تماشاچی در محل برگزاری مسابقات حضور داشتند. شرایط آب استخر و محل برگزاری مسابقات نیز نسبت به دوره های سابق المپیک بهبود زیادی پیدا نموده بود و برنده شدن کاز و دیگر شناگران ژاپنی در المپیک آن سال باعث شد تا تالار افتخارات بین المللی شناگران مدعی گردد که سن شناگران المپیک هر سال نسبت به سال گذشته کمتر می گردد و در آن موقع شناگران نوجوانی را شاهد بودیم که رکورد های دنیای را جابجا کردند.

پیروزیت ژاپنی ها در شنا به انداز ه ای بود که بسیاری از ورزشکاران غربی به فکر تقلید از شیوه زندگی و خورد خوراک ورزشکاران ژاپنی افتادند تا از این طریق در دوره های بعدی المپیک، رقابت جدی تری را با شناگران ژاپنی داشته باشند. در این بین روزگار برنامه دیگری را برای کازو کیاتومورا در نظر داشت و با شروع جنگ دنیای دوم، کیاتومورا راهی نبرد در جزایر برمودا شد، در زمان جنگ، ژاپن ذخیره چندانی از فلزات نداشت و پدر کیاتومورا، مدال طلای پسرش را به دولت هدیه کرد، اما دولت این هدیه را قبول نکرد.

خوشبختانه به رغم کشته های زیادی که ژاپنی ها در جنگ دنیای دوم دادند، کیاتومورا از این نبرد خونین جان سالم به در برد و پس از جنگ به یک شهروند معمولی در ژاپن تبدیل شد. اما تاریخ ورزش شنا نام او را از یاد نبرد و کازو کیاتومورا به عنوان اولین شناگر در میان 20 شناگر تالار افتخارات شنا نهاده شد، اما درگیری های شغلی کیاتومورا باعث شد تا از شرکت در جشنی که در فلوریدا برای شناگران دارنده مدال المپیک برگزار شده بود حاضر نگردد.

آیلین ریگین، شناگری که هیچ مسئله ای جلودارش نبود

علاقه مندان ورزش های شیرجه و شنا به خوبی می دانند که این رشته ها، آسیب های خاص خودش را دارد. از طرف دیگر بانوان در اوایل قرن بیستم میلادی محدودیت های زیادی را پیش رو داشتند و مکانی برای آموزش شنا جهت خانم ها در آمریکا وجود نداشت، از طرف دیگر در آن موقع، خانم ها اجازه نداشتند در استخر شنا در کنار آقایان تمرین نمایند. در نتیجه آیلین ریگین (Aileen Riggin) برای تمرین شیرجه به صخره های مرتفع می رفت به داخل آب دریا شیرجه می زد.

ریگین توانست با سعی و پشتکار، در جمع شناگران المپیک 1920 آمریکا نهاده شد، در این تیم یک دختر 14 ساله دیگر با نام هلن وین رایت (Helen Wainwright)، نیز حضور داشت. اما قضیه اعزام شناگران زن آمریکایی به همین راحتی ها هم نبود چرا که گفته میشد مسابقات المپیک و تمرین های لازم برای این مسابقات در ناباروری زنان تأثیر دارد.

خوشبختانه آیلین ریگین در نهایت توانست این مشکل را نیز پشت سر بگذارد و راهی المپیک گردد، اما حضور او در المپیک تازه اول راه بود چرا که آیلین باید به جای 10 بار شیرجه، 12 بار شیرجه می زد، از طرف دیگر تا دو ماه قبل از مسابقات اصلی المپیک، شرایط تمرین و شیرجه برای او مهیا نشد.

او حتی به استخر مخصوص شیرجه نیز دسترسی نداشت و مجبور بود در یک کانال آب گل آلود شیرجه را تمرین کند. آیلین ریگین که عزمش را جزم نموده بود به هر قیمتی که شده مدال طلای المپیک را به خانه ببرد، در نهایت توانست به تمامی مسائل غلبه کند و در رشته شیرجه 3 متر مدال طلای المپیک را به گردن اش بیاویزد.

او که ثابت نموده بود چیزی جلودارش نیست در المپیک سال 1924 نیز در رشته شیرجه مدال طلا گرفت و مدال برنز شنای این المپیک را نیز از آن خود کرد. جالب است بدانید آیلین ریگین در نهایت توانست به عنوان یک زن، خودش را در جامعه ورزش آمریکا مطرح کند و به دلیل چهره زیبایش حتی پای او به سینما نیز باز شد. او مدتی در نشریات ورزشی به نوشتن مقاله پرداخت و به رغم اینکه گفته می شد ورزش روی ناباروری زنان تأثیر می گذارد، بدون هیچ مسئله ای بچه دار شد.

لیلیان واتسون، شناگری که نامش را در ورزش شنا جاودانه کرد

لیلیان (Lillian Watson)، که در میان ورزشکاران و همشهری هایش با نام مستعار پُوکی (Pokey)، شناخته میشد دختری نابغه با صورت کک مکی بود که از هشت سالگی شنا می کرد. او وقتی به سن 11 سالگی رسید مربی شنای او تشخیص داد که استعداد لازم برای المپیک را دارد و در سال 1964 و زمانی که تنها 14 سال بیشتر نداشت راهی المپیک شد.

در مسابقات المپیک توکیو، پوکی توانست در شنای تیمی آزاد 400 متر مقام بیاورد و چهار سال پس از المپیک توکیو 1964، او در شنای کرال پشت 400 متر انفرادی، مدال طلای المپیک را به گردن آویخت. لیلیان واتسون تفاوت قهرمانی المپیک در سال های دور را با چیزی که امروز از المپیک سراغ داریم از زمین تا آسمان می داند و مدعی است در آن موقع قهرمانی المپیک، شهرت چندان خاصی را به دنبال نداشت و حتی پول خوبی هم بابت این قهرمانی نصیب مدال آوران نمی شد.

پوکی در نهایت شنا را کنار گذاشت و به دانشگاه رفت و در کنار درس و تحصیل به مربی گری شنا نیز ادامه داد. خوشبختانه قهرمان شدن در المپیک برای پوکی شانس خوبی فراهم کرد تا با یکی از دانشجویان تراز اول دانشگاه ییل (Yale)، ازدواج کند، در نهایت نیز پوکی بچه دار شد و مربی گری شنا را کاملاً کنار گذاشت و با المپیک خداحافظی کرد.

دومینیک موکئانو، مدال آوری که برای قهرمانی بهای زیادی پرداخت کرد

تیم ژیمناست های زنان آمریکایی در سال 1996 از دختران زیبارویی تشکیل شده بود که کارشناسان ورزشی نام این تیم را هفت دلاور (Magnificent Seven) گذاشته بودند. گل سرسبد این دختران نیز دختری خوش اندام و زیبا با نام دومینیک موکئانو (Dominique Moceanu)، بود که مهارت او در ژیمیناستیک و زیبایی اش نظر اهالی ورزش را به خود جلب کرد.

موکئانو، دختر رومانیایی تباری است که پدر و مادرش ید طولایی در ورزش دارند و با این حساب این دختر جا پای پدر و مادرش گذاشت و در سن 10 سالگی به اندازه ای تمرین نموده بود که با بهترین ژیمیناست های دنیا می توانست رقابت کند. دومینیک رکورد های زیادی را به عنوان جوان ترین ژیمیناست دنیا جابجا کرد، اما این قهرمانی های برای او از چیزی که فکرش را بکنید گران تر تمام شد و صدمه های روحی و جسمی زیادی را در حین تمرین ها تجربه کرد.

این موارد باعث شد تا به رغم اینکه کارشناسان ورزشی مدال طلای المپیک را برای دومینیک امری محرز می دانستند، او در المپیک در هیچ کدام از رشته های انفرادی ژیمیناستیک مدال نیاورد. عملکرد دومینیک در المپیک به اندازه ای ضعیف بود که دو بار نیز در حین اجرای حرکات ژیمیناستیک تعادل خودش را کاملاً از دست داد.

خوشبختانه دومینیک دست خالی از المپیک خارج نشد و توانست در رشته تیمی در ژیمیناستیک مدال طلا را در کنار سایر هم تیمی هایش به گردن بیاویزد. این پیروزیت که به چشم پدر دومینیک ناچیز می آمد باعث شد تا پس از دریافت مدال طلای المپیک، پدرش به چای تبریک بر سر او بابت اینکه در رشته های انفرادی مدال نیاورده فریاد بزند.

اوضاع پس از المپیک 1996 برای دومینیک وخیم تر شد و باشگاه معروفی که او در آن تمرین می کرد، وی را اخراج نمود. پدر و مادر دومینیک به اندازه ای به وی سخت دریافتد که نهایتاً در سن 17 سالگی خانواده اش را نیز ترک گفت. سال ها بعد دومینیک متوجه شد که خواهری نیز داشته که پدر و مادرش، خواهر او را به دلیل اینکه به درمان های پزشکی احتیاج داشت به حضانت خانواده دیگری واگذار نموده بودند. این موارد باعث شد تا دومینیک موکئانو بهای گزافی برای مدال طلای المپیک پرداخت کند و دیگر خبری از او در صحنه های ژیمیناستیک دنیای نباشد.

کریستینا اگرسگی

تا این قسمت از فهرست جوان ترین مدال آوران طلای المپیک به ورزشکاران 14 ساله زیادی اشاره کردیم، اما جالب است بدانید به لحاظ شمارش روز های زندگی، کریستینا اگرسگی (Krisztina Egerszegi)، شناگر مجاری بود که سن و سالش از تمامی مدال آوران 14 ساله این فهرست کمتر است.

کریستینا تنها شناگری است که توانست 5 مدال طلا در رشته های مختلف شنای انفرادی را از آن خود کند. جالب اینجاست که کریستینا کودک بیمار و نحیفی بود و به همین دلیل نیز پدر و مادرش برای تقویت رویحه فرزندشان، او را به ورزش شنا تشویق می نمایند. کریستینا از چهارسالگی شنا کردن را فرا گرفت و پس از گذشت مدتی، مربی شنای او به استعداد کریستینا پی برد و زمینه سازی حضور وی در المپیک فراهم شد. او به اندازه ای به شنا علاقه داشت که هر روز صبح، ساعت 4 از خواب بیدار میشد و قبل از رفتن به مدرسه، شنا می کرد.

در مسابقات الپمیک تابستانی سئول در سال 1998، کریستینا، دختر 14 ساله ای بود که توانست اولین مدال شنای کرال پشت 200 متر را به خانه ببرد. او همچنین مدال نقره شنای کرال پشت 100 متر را نیز در این المپیک از آن خود کرد. مهارت کریستینا اگرسگی در شنای کرال پشت به اندازه ای بود که پس از المپیک نیز مدال های زیادی را به کارنامه اش اضافه نمود و در حال حاضر به عنوان یکی از بهترین شناگران کرال پشت دنیا در طول تاریخ این رشته شناخته می گردد.

در این قسمت به انتها فهرست جوان ترین مدال آوران طلای المپیک رسیدیم، پیشنهاد می کنیم اگر شما هم به ورزش علاقه دارید و در سن و سال جوانی به افتخار های مهمی رسیده اید، یا در میان دوستان و آشنایان شما ورزشکار نوجوانی است که پیروزیت های زیادی را به دست آورده، در قسمت نظرات با ما و سایر خوانند ها، این دستاورد ها را در میان بگذارید.

منبع: grunge

منبع: برترین ها
انتشار: 12 مرداد 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: ushop30.ir شناسه مطلب: 227

به "جوان ترین طلایی های تاریخ المپیک چه کسانی بودند؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "جوان ترین طلایی های تاریخ المپیک چه کسانی بودند؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید